جلیله حیدر کیست و چگونه اعتراض مدنی هزاره‌های پاکستان را سامان داد؟

1806 0

قبل از اینکه به اصل موضوعات اعتراض و اعتصاب مدنی جلیله حیدر بپردازم، خوب است که نگاه کوتاهی به شخصیت وی بیندازیم.
جلیله حیدر (کارمل)، وکیل جنایی و عضو اتحادیهی وکلای شهر کویته و فعال حقوق بشر می‌باشد. وی در خانواده‌ی متوسط و تحصیل‌یافته‌ی در شهرک «هزاره تاون» (بروری) بزرگ شده و پدرش (حیدر کارمل) از چپگراهای سرشناس، نویسنده بود.
هزاره‌های کویته، قبل از تشکیل پاکستان امروزی از زمان شروع آن‌چه که تاریخ به نسل‌کشی هزاره‌ها توسط عبدالرحمان خان و مهاجرت آن‌ها معروف شده، به پاکستان امروزی و شهر کویته مسکن گزیدند.
هزاره‌ها در تاریخ پاکستان، از بدو تولد این کشور تا جنگ‌هایش با هندوستان، نقشی برجسته داشته‌اند. در جنگ ۱۹۶۵ پاکستان و هندوستان، جنرال موسی خان رهبری ارتش این کشور را به‌عهده داشته و از وی به‌عنوان قهرمان جنگ ۱۹۶۵ یاد می‌گردد.
هزاره‌ها در عرصه‌های مختلف پاکستان خدمات قابل توجهی از خود نشان داده‌اند. اما این نقش برجسته‌ی هزاره‌ها در تاریخ پاکستان بعد از دهه‌ی هشتاد میلادی و ظهور مجاهدین در افغانستان و روی آوردن جنرال ضیاالحق رهبر وقت پاکستان به نقش بنیادگرایی در سیاست‌های این کشور، با چالش‌های فراوانی روبه‌رو بوده است.
اولین چالشی که هزاره‌ها با آن روبه‌رو شدند، دودستگی و از هم‌پاشیدگی درونی این قوم است که با دو دید ناسیونالیزم قومی افراطی از یکسو و ظهور بنیادگرایی کور مذهبی تندروانه از سوی دیگر مثل خوره به جان این اقلیت قومی افتاده است.
قوم‌گرایان افراطی بدون کدام شناخت و روش هدفمند در سازوکارشان ذهنیت‌هایی را تولید کردند که شک و شبهه را برای پاکستانی بودن‌شان دامن زده و رگه‌ی اعتماد دستگاه قدرتمند ارتش را عملا از خود بریدند. جهت‌گیری‌های مستمر بدون شناخت قوم‌گرایی هزاره‌های کویته در ایجاد شک و شبهه وفاداری‌شان نسبت به پاکستان یک‌شبه به‌وجود نیامده است.
از سوی دیگر، دهه‌ی هشتاد اوج ظهور ذهنیت‌های بنیادگرایی شیعه و سنی در پاکستان است. مجاهدین افغانستان عملا در خدمت دستگاه پالیسی‌سازی و سیاست‌گذاری‌های پاکستان درآمدند. هزاره‌های پاکستان که اکثرا در شهر کویته هم‌مرز با ایران سکونت داشتند، ناخواسته به این عرصه‌ی بنیادگرایی کشیده شدند.
درگیری ۶ جولای ۱۹۸۵ هزاره‌ها با نیروی انتظامی و اعلان وضعیت حکومت نظامی بر مناطق هزاره‌نشین از سوی دولت و ورود ارتش پاکستان برای برقراری نظم مجدد به این منطقه، جو بی‌اعتمادی و شبهه‌ی وفاداری هزاره‌ها برای پاکستان مثل آتش زیر خاکستر شکل داده است.
در دهه‌ی ۹۰ میلادی، هزاره‌ها کم‌وبیش از وضعیت دهه‌ی هشتاد فاصله اختیار کردند و به کارهای بازار و اقتصاد روی آوردند. در این عرصه، هزاره‌ها توانستند جایگاه نسبتا مشخصی را در درون اقتصاد کویته به‌وجود آورند و همین رشد اقتصادی آن‌ها از دید خیلی‌ها پذیرفتنی نبود.
با ظهور طالبان در افغانستان و نقش پررنگ قومی و درگیری‌های افغانستان، دوباره ذهنیت‌های تولید شده‌ی افراطی قومی را در کویته شعله‌ور ساخت. هر پیروزی طالبان در جنگ‌های افغانستان شور و شوق پشتون‌ها را به‌دنبال می‌آورد و هر شکست طالبان مخصوصا در مناطق هزاره‌نشین، شور و شعف قومی را در درون هزاره‌های کویته دامن می‌زد.
اما، این شور و شعف‌های پیروزی یا شکست طالبان در افغانستان، به‌زودی همان آتش زیر خاکستر قدیمی قوم‌گرایی افراطی را در میان هزاره‌های کویته باز تولید کرد.
هزاره‌ها این بار، با چند دشمن پنهان خود را روبه‌رو کردند. ارتش پاکستان به‌خاطر ترویج سیاست‌های بنیادگرایی سنی‌اش در نهانگاه، به‌عمد چشم‌ها را برای گروه‌های بنیادگرای افراطی سنی بستند و گذاشتند که گروه‌های افراطی سنی دست به کشتار هزاره‌ها بزنند. تردیدی نیست که بنیادگرایی شیعی نیز در میان هزاره‌ها رشد بسیاری در این سال‌ها یافت و آشکارا این تخاصم را برای هر دو طرف مشروعیت بخشید.
باندهای مافیایی اقتصادی که چشم طمع به کسب‌وکار و املاک و دارایی‌های هزاره‌ها بسته بودند نیز زمینه را مساعد دیده دست به‌کار شدند وکشتار هزاره‌ها عملا به‌صورت میدان رقابت و منبع درآمد برای بسیاری از گروه‌ها و نهادها تبدیل گردیده است.
از همین‌روست، که بسیاری از ترورها و کشتارهای هدفمند سال‌های اخیر هزاره‌های کویته هیچ‌وقت جدی گرفته نشده و هیچ شخصی گرفتار نشده است تا به پنجه‌ی عدالت سپرده شود. وقتی به نوعیت ترورها و کشتارهای دسته‌جمعی هزاره‌های کویته در چند سال اخیر نظری بیفکنیم، ظن اینکه دستگاه‌های اطلاعاتی که بازوی اصلی ارتش محسوب می‌شوند و باندهای مافیایی دولت محلی در این کشتارها دست دارند بیشتر تقویت می‌شود. سیاست‌های ارتش پاکستان برای ادامه‌ی حاکمیتش متکی به تندروهای بنیادگراهاست. به‌خصوص، ایالت بلوچستان که با فعالیت‌های جدایی‌طلبانه روبه‌روست.
ارتش پاکستان برای درهم شکستن این فعالیت‌ها و خنثاکردن آن همواره از برگ تندروهای درون‌قومی در ایالت بلوچستان سود برده است. از آن‌جایی‌که هزاران فعال بلوچ در بلوچستان ناپدید شده‌اند شاید کشته شدن هزاره‌ها برای سرپوش نهادن به این موضوع دلیل خوبی باشد.
با همه‌ی اینها، پشت ترورها و بمب‌گذاری‌ها هر که باشد، اشتراک منافع برای این ترور و کشتارها به یک نقطه وصل‌اند.

اعتصاب غذایی جلیله حیدر
طی سال‌های اخیر در اکثر حوادث تلخ و ناگوار در کویته، هزاره‌ها با یک سردرگمی روبه‌رو بودند و اعتراضات مدنی آن‌ها بدون نتیجه پایان یافته است. با هر حادثه، تمام هزاره‌ها از مذهبی گرفته تا غیرمذهبی‌های‌شان دست به اعتراض زده‌اند اما این اعتراضات هیچگونه ثمره‌یی در پی نداشته است و کشتارهای هدفمند آن‌ها بیشتر و بیشتر ادامه یافته است.
این روند، کشتار سیستماتیک بنا به دلایلی که ذکرش رفت همیشه در سکوت گم شده است. در این میان، پدیده‌یی به‌نام جلیله حیدر ظهور می‌کند.
اعتراض مدنی‌یی که جلیله حیدر رقم زد بدون شک با اعتراض‌های قبلی بسیار متفاوت است. تفاوت‌های این اعتراض تقریبا، به تمام علل و عوامل کشتارهای هدفمند هزاره پرداخته و این روش از اعتراض مدنی همه را شگفت‌زده کرده است.
جلیله با شناخت و تجربه‌یی که از وکالت و قانون دارد و با شناخت شیوه‌ی تازه‌یی از اعتراض‌هایی که در پاکستان علیه خشونت‌های دینی و مذهبی شکل گرفته است، روی اصل موضوع یعنی آمدن رییس ارتش پاکستان و روبه‌رو شدن با زنان بیوه و بازماندگان یتیم کشتارهای هدفمند هزاره‌ها انگشت نهاد.
در این شیوه‌ی اعتراض مدنی، مسایل حقوقی و انسانی یعنی بیوه‌زنان و کودکان یتیم برجسته شد تا حساسیت‌های موجود کم‌تر شود. همین باعث شد تا حس هم‌گرایی سایر اقوام و فعالان حقوق انسانی را در بلوچستان باخود همراه سازد.
به‌علاوه، احتراز او از گفت‌وگو با هیچ مقام دیگری جز رییس ارتش، بدین معنا است که وی ریشه‌ی اصلی عوامل کشتارهای سیستماتیک هزاره‌ها را در ارگان‌های مربوط به ارتش می‌بیند. کویته شهری تقریبا نظامی است و تصور نمی‌شود که این کشتارها از چشم ارتش و ارگان‌های مرتبط با آن پوشیده باشد. وی با اصرار برخواستش مبنی بر آمدن رییس ارتش پاکستان می‌خواهد مسوولیت حق شهروندی برابر هزاره‌ها را دوباره احیا کند. با احیای این حق، ارتش مسوول است که از جان و مال شهروندانش حفاظت کند.

جلیله و چالش‌ها
شیوه‌ی اعتراض مدنی جلیله با چالش‌های فراوانی روبه‌رو بود و چالش‌های فراوانی را نیز برای دیگران رقم زد. وی با قراردادن بیوه‌زنان هزاره در متن، به حق بیوه‌زنان بلوچ و پشتون نیز انگشت گذاشت و ازین راه، دیگران را با خود همراه کرد.
در عین‌حال، هدف اصلی وی در نمایاندن چهره‌ی خشونت مذهبی و دینی حاکم بر جامعه‌ی پاکستان و نقش مردان در این جنایت‌ها، نشان داد که دین و مذهب فقط وسیله و یا کارخانه‌ی آدم‌کشی و خشونت در دستان ادارات امنیتی و ارتش است بدون اینکه مستقیما قدرت ارتش را به چالش بکشاند.
عین همین روش نرم را در مورد رهبران سنتی و مذهبی جامعه‌اش نیز به‌کار بست تا هم آن‌ها را خلع سلاح کرده باشد و هم به‌عنوان یک نیروی محرکه‌ی تازه بدون ابراز خواسته‌های سیاسی مشخص آرام -آرام، قدرت نیمی از جامعه را به تحرک وادارد.
جلیله حیدر مسلما یک پدیده‌ی جالب، نه‌تنها در میان هزاره‌های کویته به‌شمار می‌رود که برای حقوق شهروندی آن‌ها تلاش می‌کند بلکه، یک امیدواری برای فعالان حقوق برابر شهروندی در کل پاکستان می‌باشد. بعد از اعتراضات مدنی پشتون‌ها در پیشاور به‌رهبری منظور پشتین، این بار این علم اعتراضات مدنی را جلیله در ایالت دیگری به‌عهده گرفته است.
وی نشان داد که قدرت، درایت و شهامت خارق‌العاده‌یی دارد که می‌داند راه برون‌رفت بحران پیچیده‌ی کشتار سیستماتیک قومش را چگونه پیدا کند بدون اینکه با کسی، نهاد و یا اداره‌یی مستقیما درگیر شود.

In this article

Join the Conversation