خط کشی های تبعیض آمیز !

نویسنده: عبدالله وطندار

چندین سال است که مردم ولسوالی جاغوری ولایت غزنی، از سوی نامزدان ریاست جمهوری وعده ارتقای ولسوالی شان به ولایت را دریافت می کنند. بعد از ختم انتخابات، آنکه بازنده می شود، نبازی به بهانه ندارد. آنکه برنده می شود و بر تخت ریاست جمهوری تکیه می زند، جاغوری و جاغوریان را به باد فراموشی و خاکباد سرکهای خامه ای ولسوالی شان می سپارد.

رای دهندگان جاغوری در دور اول، حدود ۶۸ هزار رای را در ۳۵ مرکز رای دهی به صندوقهای نامزدان ریخته اند. این میزان آرا، بیشتر از آرای کل هر یک از ولایات کاپیسا، نورستان، نیمروز، پنجشیر، لوگر، ارزگان و زابل است. بر اساس تعداد آرای جاغوریان، می توان تعداد نفوس ولسوالی شان را حدس زد که در آن نه از سرک پخته خبری است، و نه از امنیت راههای شان به بیرون از ولسوالی.

تنها آرای که داکتر عبدالله از این ولسوالی به دست آورده است، بیشتر از کل آرای هر یک از ولایات چون نیمروز، پنجشیر، لوگر، ارزگان و زابل است. ایشان توانسته اند، حدود ۴۶ هزار رای از جاغوری به دست آورند، در حالیکه کل آرای دو ولایت ارزگان و زابل، ۴۲ هزار رای است، و یا کل آرای ولایت پنجشیر ۴۲ هزار رای، و کل آرای نیمروز ۴۴ هزار. در سراسر ولایت زابل، ۲۰ هزار رای دهنده وجود دارد، اما تنها در مرکز رای دهی قریه ای اوتقول جاغوری، بیشتر از چهار هزار نفر رای داده اند.

فاصله ای جاغوری از مرکز ولایت غزنی، چیزی حدود فاصله ای بین کابل و غزنی است. تازه مالستان که یک ولسوالی پرنفوس دیگر در کنار جاغوری است، فاصله اش از مرکز ولایت، بیشتر از فاصله ای جاغوری تا غزنی است. این در حالی است که بیشتر ولسوالی های ولایت غزنی مثل ولسوالی گیلان که پشتون نشین است، کمتر از ۳ هزار رای دارند. تفاوت بین ۳ هزار تا ۶۸ هزار چقدر است؟ در تقسیم امکانات و منابع، هم گیلان و هم جاغوری، ولسوالی به شمار می روند. ولایاتی که یک سوم نفوس جاغوری، مالستان و یا ناور را ندارند، هر کدام چندین برابر این ولسوالی های پرنفوس و دور افتاده هزاره نشین، از امکانات و منابع برخوردارند، چون ولایت هستند و ولسوالی های شان که به اندازه ای قریه های جاغوری است، سهم ولسوالی را از امکانات و منابع دریافت می کنند.

بی جهت نیست که هزاره ها فقیرترین مردم افغانستان هستند، و هزاره جات از لحاظ انکشاف مادی، یکی از عقب مانده ترین مناطق افغانستان است. ولایت دایکندی، با داشتن ۱۷۱ هزار رای دهنده، بیشتر از پنج برابر ولایت لوگر، به صندوقهای نامزدان رای ریخته است. اما در تمام ولایت دایکندی یک متر سرک پخته و یک ساختمان پخته وجود ندارد. یک سیل کوچک کافی است تا ارتباط این ولایت را با تمام افغانستان قطع کند. چرا دایکندی نمی تواند نصف امکانات ولایت لوگر را داشته باشد، در حالیکه بیش از پنج برابر این ولایت، نفوس دارد؟

هر قدر آدم بخواهد به فردا و بهار و ملت ومیهن پرستی و همگرایی بیاندیشد، دیدن این همه تبعیض نهادینه شده، نادیده گرفته شده، عادی شده و ریشه ای، اشک آدم را بیرون می کند، استخوان می سوزد، دل آدم را از خیلی چیزها بد و بر خیلی چیزها تنگ می کند، مخصوصا وقتی زندگی در جوامعی را تجربه کرده باشی، که در آنها هرکس به دلیل آنکه انسان است گرامی است. یک افغانی و یا افریقایی به مجرد به دست آوردن یک ورق پاره، برابرانه در کنار کسانی می استند که جد اندر جد و اندر جد در همین کشورها به سر برده اند.

دعا کنیم که در افغانستان جدید و آینده، رای دادن به وظیفه ای بی مزد ما تبدیل نشود.

In this article

Join the Conversation