رژیم ایران دست به نقض سیستماتیک پناهندگان و پناهجویان هزاره می زند؛ جنبش سبز سکوت می کند!

کوره پزخانه: سیمای کودکان هزاره در ایران در فیلم سمیرا مخملباف

شبکه سراسری مردم هزاره: سیمای متفاوت، چهره ی شرقی و تورکی میلیون ها تن از مردم هزاره در جمهوری اسلامی ایران، مذهب و سیاست های کثیف حکومت افغانستان و ایران، هر دو باعث شده که از میان پناهجویان و پناهندگان افغانستانی، بیشتر از همه پناهجویان و پناهندگان هزاره، با شدیدترین تبعیض های رژیم روبرو شوند. عدم شناخت جامعه ایران در نتیجه بازتاب یکجانبه اخبار و حوادث افغانستان و سانسور شدید و دست درازی های حکومت اسلامی ایران در افغانستان، باعث شده که چهره یک “هزاره” در حالی که “افغان” نیست و “هزاره” است، “افغان” معرفی شود و علاوه بر تحمل انواع توهین و تحقیر، با شکنجه فیزیکی و روانی، تبعیض و متلاشی شدن کانون خانواده مواجه شود.

کوره پزخانه: سیمای کودکان هزاره در ایران در فیلم سمیرا مخملباف
کوره پزخانه: سیمای کودکان هزاره در ایران در فیلم سمیرا مخملباف

در جمهوری اسلامی ایران افغان بودن یعنی پایین دست ترین کسی که در این جامعه حضور دارد و افغان برای تعداد کثیری از ایرانیان یعنی دارندگان همین سیمای شرقی تورکی. کسانی که زمانی در استوار کردن بزرگترین تمدن های منطقه دست داشتند، متنوع ترین و کثرت گرا ترین جامعه را با کوشانیان خود بوجود آوردند، بت های بزرگ بامیان را ساختند و در افغانستان ده سال گذشته مدنی ترین راه ها را برای بدست آوردن حقوق خود پیمودند.

شناخت مردم ایران در نتیجه سیاست های کثیف دول ایران و افغانستان و کشورهای استعماری از هزاره ها تقریبا صفر است. مردم ایران نمی دانند که هزاره ها سرکوب شده ترین مردم جهان هستند. مردم ایران نمی دانند که در دو قرن گذشته هزاره ها به بردگی کشیده شدند، با نسل کشی مواجه شدند، کوچ اجباری را تجربه کردند، غارت خانه و کاشانه را دیدند و زمین هایشان غصب شد.

آیا این خبر خبرنگار تایمز در کلکته (اکتبر سال ۱۸۹۳) تکان دهنده نیست؟

امیر افغان ده هزار زندانی هزاره را برای تامین مصارف جنگ، به عنوان برده فروخت.

Oct 1893/ The Mercury (Hobart, Tas. : 1860-1954

در همان زمان بیش از ۶۰ درصد مردم هزاره با پاکسازی قومی یا ژنوساید روبرو شدند.

بیش از یک قرن پس از این مردم هزاره به عنوان پایین دست ترین مردم در سرزمین خود که توسط افغان ها و به کمک نیروهای بریتانیایی غصب شده بود، رنج بردند، مورد تبعیض قرار گرفتند و حتا با کشتارهای منظم روبرو شدند.

دوره طالبان دوره تکرار جنایات بود و در چند سال حکومت این رژیم بیشتر از بیست و پنج هزار تن هزاره قتل عام شدند. ممکن است در بین هزاران فعال حقوق بشر ایران تعداد انگشت شماری از آنان گزارش های دیده بان حقوق بشر و عفو بین الملل را درباره قتل عام هزاره ها توسط طالبان خوانده باشند. این تعداد انگشت شمار هم تاکنون بصورت علنی هیچ دفاعی از مردم هزاره نکرده اند.

آیا کافر خوانده شدن هزاره توسط والی ولایت بلخ در شمال افغانستان و دستور قتل عام هزاره ها در شهر مزار شریف برای وجدان های آزاد و بیدار تکان دهنده نیست؟

پیش از این قتل عام، عوامل رژیم ایران در کابل تحت نام دولت اسلامی افغانستان و شرکای آن، بیش از هفت هزار هزاره را در کابل طی چند روز سر به نیست کردند.

بیش از نود درصد شیعیان افغانستان را هزاره ها تشکیل می دهند با وجود اینکه بیشتر مردم هزاره شیعه مذهب نیستند و پیرو مذاهب دیگر می باشند.

رژیم ایران در این مدت از مذهب بخش قابل توجه مردم هزاره به عنوان وسیله ای برای بازی های کثیف سیاسی استفاده کرد و تعداد بیشتری از مردم هزاره را با کشتار مواجه نمود.

در شرایط حاضر، راه های جنوب و شرق افغانستان بر مردم هزاره مسدود شده است. طالبان چندین بار با پخش شبنامه هایی مردم هزاره را تهدید کرده اند که از مسیرهای جنوب و شرق عبور و مرور نداشته باشند. همه ساله عده ای که نام خود را کوچی می نامند کاملا مسلحانه با پشتیبانی طالبان و حکومت افغانستان به محل زندگی و بود و باش مردم هزاره حمله می کنند و در کنار کشتن و غارت و غصب، هزاران خانواده هزاره را مجبور به کوچ می کنند.

تبعیض در ثروت ملی مانند بودجه ملی بیداد می کند و سهم مناطق هزاره نشین کمتر از دو درصد است.

همه این عوامل دست به دست هم داده که مردم هزاره چند قرن در آوارگی و سرگردانی بسر برند. گاهی به ایران و گاهی به پاکستان یا کشورهای آسیای میانه. آن هایی که توان داشتند و از بخت خوب برخوردار توانستند خود را به کشورهای اروپایی و استرالیا برسانند. اما میلیون ها هزاره تنها جایی که توان داشتند تا بگریزند، ایران و پاکستان بود. سیاست های تبعیض آمیز و غیر انسانی رژیم ایران علیه مردم هزاره در ایران در چند سال گذشته، بسیاری از جوانان هزاره را وادار به آب و آتش زدن و رهسپار شدن در مسیر پرخطر اروپا کرده است. این مسیرها خطرناک است. چند روز پیش ده ها هزاره و ده ها تن از مردم ایران در آب های اندونزی غرق شده و از بین رفتند.

مردم هزاره در ایران از امتیازات برابر برخوردار نیستند. حکومت ایران هر از چند گاه دست به اخراج گروهی مردم هزاره به افغانستان می زند، کشوری که از آن گریخته اند. در ایران امکانات آموزش برای کودکان هزاره فراهم نیست و اجازه تحصیل داده نمی شود. گرسنگی و بیماری بیشتر از همه از هزاره ها قربانی می گیرد. حمله افراد نظامی و غیر نظامی نژادپرست علیه آنان افزایش یافته است. در بسیاری موارد جرم ها و جنایات به ناحق به “افغانی” نسبت داده شده و افغانی همانطور که گفته شد در نظر بیشتر مردم و حکومت به دلیل عدم شناخت و سوء نظر هزاره ها می باشد.

بیشتر از یک میلیون هزاره در ایران متولد شده، ازدواج کرده و صاحب فرزند شده اند اما از حقوق شهروندی برخوردار نیستند.

حرکت های مردمی و حق طلبانه مردم ایران با جنبش سبز این نوید را می داد که در کنار حقوق از دست رفته مردم ایران، حقوق از دست رفته میلیون ها هزاره در نظر گرفته شود و فعالان حقوق بشر این کشور، در کنار سایر جرم و جنایت رژیم ایران، به نقض حقوق مردم هزاره نیز اشاره کرده و حق و حقوق آنان را نیز مطالبه کنند.

در چند سال گذشته تنها عده ای از فعالان حقوق زنان اعتراض هایی به برخی از برنامه های نقض حقوق کودکان افغانستانی داشتند که متاسفانه این روند ادامه پیدا نکرد و خیل عظیمی از فعالان قشرهای جنبش سبز نیز در مورد سکوت کرده اند.

شبکه سراسری مردم هزاره از انسان های آزادیخواه و عدالت دوست جامعه ایران می خواهد در کنار مطالبات برحق خود، حقوق انسانی میلیون ها تن از مردم هزاره در ایران را نیز خواستار شوند.

سیمای کودکان هزاره را در فیلم خانم مخملباف به خوبی می توانید مشاهده کنید.

شبکه سراسری مردم هزاره

www.HazaraPeople.com

In this article

Join the Conversation