تلاش امریکا برای خروج آبرومندانه ازافغانستان

محمد عوض نبی زاده

تاریخ بحران افغانستان را می توان با ارائه خدمات آموزشی پاکستان به اسلامگرایان آغاز کردکه از سال ۱۹۷۹ تا سال ۱۹۸۹، پاکستان، ایالات متحده و عربستان سعودی، که ګروه های مجاهدین را علیه جمهوری داود خان وحضور شوروی در افغانستان ، آموزش داده و تجهیز نمودند. اما از سال ۱۹۸۹ تا سال ۱۹۹۶، افغانستان در یک دوره انتقالی قرار داشت و دولت طالبان در انزوای دیپلماتیک قرار گرفت. پس از لشکر کشی ناتو درسال ۲۰۰۱ به افغانستان تا هنوزامریکا و ناتو نتوانسته طالبان را به طور کامل نابود نماید. حالا بیشتر از هفده سال از اغاز جنگ امریکا بر علیه تروریزم سپری میگرددو نیروی نظامی امریکا در ۸۰کشور ،در شش قاره، مصروف جنگ بر علیه تروریزم است که مصارف این جنگ ، تاکنون به ۵٫۹ ترلیون دالر رسیده وبه طولانی ترین ” جنگ جهان” تبدیل شده وتا حال جان بیش ازنیم ملیون إنسان را در جهان گرفته است . ولی حالا دونالد ترامپ، ، میخواهد تا، پایان طولانی ترین جنگ در تاریخ ایالات متحده امریکا را قبل از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۰ اعلام وخروج آبرومندانه ی امریکا ازافغانستان را فراهم نماید. از انجاییکه پاکستان ، افغانستان را به‌عنوان حیاط خلوت وحکومت دست‌نشانده می‌پندارد زیرا پاکستان از تروریسم به مثابه متاع از گذشته های دور برای به دست آوردن ثروت و پیشبرد اهداف منطقه ی خود نفع می برد . پاکستان به‌عنوان یکی از بوجودآورندگان ګروه طالبان، با آموزش و تجدیدقوا ، طالبان را وارد میدان نبرد در افغانستان کرده که با حملات برنامه‌ریزی‌شده ، در میان مردم و نظامیان، در این سرزمین میپردازند و پاکستان با پناه‌دادن به این گروه تروریستی، تا هنوزمانع نابودی آن شده است. درحالیکه مذاکرات پنهان آمریکا و طالبان دردوحه سه جناح پشتون تبار یعنی ګروه طالبان پشتون تبار،خلیل زاد پشتون تبار نماینده امریکا وبرخی از تکنوکراتهای پشتون تبارافغانستان ادامه دارد که ، مهره های چیده شده در مذاکرات صلح افغانستان ،طرف حکومت آمریکایی وهم طرف طالبان دستپروردگان امریکا می باشند. در صورت نتیجه دادن مذاکرات میان طالبان و امریکا که ګروه طالبان پشتون تبار بحیث نیروی مجاهد علیه اشغالګران در کشورو جهان شهرت یافته و از اعتبار جهانی برخوردار خواهند شد که در نظام اینده طالبانی جایی برای اقوام غیر پشتون افغانستان باقی نخواهند ماند. قرار معلوم دور بعدی مذاکرات در پایان ماه مارچ، در قطر برگزار و احتمال می‌رود در این دور مذاکرات، نمایندگان دولت افغانستان نیز، حضور داشته باشند ویکی از شرط‌های طالبان، کنار زدن داکتر غنی و عبدالله و تکیه زدن شخص سوم بر رهبری دولت افغانستان است. طالبان ، دیر یا زود همانند حزب اسلامی ، جمعیت اسلامی ، وحدت اسلامی ، اتحاد اسلامی وغیره وارد ساختار حکومتی شده و حامی ایجادگر شان امریکا را در رسیدن به اهداف استراتژیک شان معاونت خواهند نمود. امریکا عمدا دولت افغانستان را از مذاکرات صلح دور نگه می دارد تا زمانی که پایان عمر حکومت وحدت ملی فرا برسد؛ که پس از ماه جوزا بحث حکومت موقت که خواست طالبان است، مطرح خواهد شد و در صورت اجرایی شدن این برنامه، گفتگو با حکومت موقت دنبال خواهد ګردید .در تازه ترین نمایشنامه صلح امریکا و طالبان در قطر، ای آس آی پاکستان نماینده های سیاه دل بیرحم خود را نکتایی پوش کرده،تا کلید قدرت سیاسی را برای لشکر مزدور خود بنام طالب تحویل گیرد.همه میدانند که این صلح عوام‌ فریبانه یک معامله سیاسی میان امریکا و پاکستان است. پنهانکاری در مذاکرات صلح نه تنها دولت و مردم افغانستان را نگران کرده است بلکه کشورهای منطقه نیز از این روند ابراز نگرانی کرده‌اند وبرای پایان تردیدها باید پنهانکاری در روند مذاکرات آمریکا با طالبان پایان یابد و جزئیات مذاکرات در گام نخست با دولت افغانستان و پس از آن با کشورهای منطقه در میان گذاشته شود. شاید اقای ترامپ به پیشوازانتخابات ریاست جمهوری اینده امریکا ، درمتن درامه ی صلح با طالبان ، اینبار نیت دارد تا با استفاده از دولت نوظهور اسلامی – طالبی افغانستان ، کشور ما را به نقطه ی اتصال و انتشار جنگ در ایران ، آسیای میانه ، فدراتیف روسیه و چین مبدل نماید.از فحوای مناسبات بین المللی و منطقه ای برداشت می شود که شاید یک سناریوی سیاه تر از سیاه برای اقای غنی تهیه شده باشد.گویا خودش هم خوابی ناقص دیده و گفته که سرنوشت دکترنجیب الله در انتظارش می باشد . درعین حال حمدالله محب مشاور امنیت ملی افغانستان دراظهاراتی از عملکرد «زلمی خلیل‌زاد» انتقاد و گفته که خلیل‌زاد تلاش می‌کند تا «از دولت افغانستان مشروعیت‌زدایی کند»، چراکه امیدوار است که یک «دولت موقت در افغانستان روی کار بیاید و احتمالا او بتواند نیابت آن را بر عهده بگیرد .از سوی دیګر عدم موفقیت حکومت وحدت ملی طی بیش از چهار سال در تسخیر اراضی‌ای که به دست طالبان است، باعث به حاشیه‌ رانده شدن افغانستان شده است. بروز تنش در روابط امریکا و افغانستان بر سر عملکرد واشنگتن در روند صلح با طالبان، تازگی ندارد. پیش از این هم اشرف غنی با اشاره به سرنوشت داوودخان و داکتر نجیب، نسبت به عواقب رویکرد قدرت های جهانی در این زمینه هشدار داده و بر عزم خود برای عدم امضای یک توافقنامه «گندمک» ، تأکید کرده بود. این بار به نظر می رسد وضعیت بحرانی تر از آن است که در گذشته وجود داشت. اظهارات بی سابقه آقای محب در حمله به زلمی خلیلزاد، نمیتواند نظر شخصی او و بدون هماهنگی ارگ، ابراز شده باشد. بنابراین، موضع گیری مشاور امنیت ملی آقای غنی نشان می دهد که رییس جمهورغنی اکنون بیش از هر زمان دیگری، خود را به سرنوشت داوودخان و داکتر نجیب الله نزدیک می داند. مذاکره طالبان و آمریکا پس از قبول برخی از موضوعات از سوی دو طرف وارد فاز جدید شده است و بدین ترتیب دونالد ترامپ ریس جمهور امریکا درمقر پنتاگون ، دریک نشست رسمی با حضور داشت مقامات ارشد دولت ایالات متحده، بحران افغانستان را مورد بررسی قرار داد که در این نشست، مذاکرات صلح با طالبان، حضور نیروهای امریکایی در افغانستان موضوع بحث این مقام‌های امریکایی بوده است. درضمن عمران خان صدراعظم پاکستان نیز ګفته است که بزودی حکومت جدید خوب در افغانستان تشکیل خواهد شد که همه افغانها دران حضور داشته باشند. اوعصاره مذاکرات پنج دوره ای امریکا با طالبان را در یک جمله خلاصه کرد که دولت جدید موقت درراه است. یعنی عمران خان پنهان نمیکند که در این مذاکرات پاکستان نقش محوری تسهیل کننده را داشته است. چون مذاکرات بسیار جدی پشت پرده در قبال جنگ و صلح افغانستان هم در واشنگتن و در کشورهای منطقه و اثر گذار بر حوادث سیاسی نظامی افغانستان، جریان دارد و از نظر من عمران خان محتوای اصلی نقشه راه ای که از سوی امریکا و پاکستان طراحی شده فاش کرده یعنی تشکیل «دولت موقت»، غیر از دولت غنی. چون حکومت آقای غنی به شدت در معرض خطر سقوط و فروپاشی قرار گرفته و دور پنجم گفتگوهای خلیلزاد با نمایندگان طالبان در قطر ، زنگ هشدار سقوط را در کابل به صدا درآورده است. آقای غنی و تیم او در ارگ ریاست جمهوری، مذبوحانه تقلا می کنند تا در مسیر سرعت سقوط، مانع ایجاد کنند. هفدهم – مارچ – سال – ۲۰۱۹ – میلادی

In this article

Join the Conversation