سی و یک مرد اسیر هزاره چشم به راه سی و یک هزار مرد جنگی هزاره است

[follow_me]نویسنده: احمد یوسفی

چندین روز است که سی و یک تن از مردان هزاره توسط پشتون ها و همدستان شان به اسارت گرفته شده و مطمئیناً هر روز توسط این موجودات ناشناخته که در لباس انسان ظاهر شده اند، شکنجه شده و مورد توهین و تحقیر قرار گرفته است. به همین منظور بعضی ها در داخل و خارج از افغانستان سروصدا های را بپا کرده و چنین وانمود کردند که گویا این افراد برای این سی و یک تن انسان نگون بخت دل نگران هستند، ولی واقعیت چیزی دیگری است، نه تنها کسی برای این افراد و خانواده های شان اشک نریخته بلکه به شکل کاملا بیشرمانه از اسارت این مردان برای اهداف شخصی خود سوء استفاده کرده و خود را غمخوار و خدمت گذار مردم جلوه میدهند.

چندی قبل حزب کار و توسعه به ریاست ذوالفقار امید تظاهرات را در مقابل پارلمان ترتیب داده و اعلان کردند که هدف ما آزادی سی و یک تن از مردان هزاره است، وقتیکه از طریق رسانه ها اخبار مربوط به این گردهمایی را شنیدم و شعار های که در گردهمای با خود حمل میکردند را دیدم، دلم میخواست که در آنجا باشم و از آقای ذوالفقار امید سوال کنم که به دنبال کدام ریاست درجه دو در یکی از ادارات دولتی است؟ سالهای پیش همین آقا تظاهرات و گردهمای های را در کابل ترتیب میداد تا خود را در رسانه ها مطرح کرده و به اهداف خود برسد، البته اگر هدفِ بزرگ را تعقیب کند، جای تقدیر و تحسین است ولی بدبختانه این افراد و یا بهتر است بنویسم افراد فرصت طلب اهدافِ در حد یک ریاست درجه دو و یا هم درجه سه را در یکی از ادارات دولتی تعقیب میکنند. به یاد دارم که محترم فوق الذکر در زمان حکومت رئیس قبیله آقای کرزی بعد از این اینکه به یک ریاست درجه دو در اداره امور و دالانشای شورای وزیران رسید، دیگر شعار ها و تظاهرات های دادخوانه را تا خواست ریاست بعدی به باد فراموشی سپرد.

بعد از اینکه طالب نیکتائی پوش قدرت را بدست گرفت و افراد فوق الذکر بیکار شدند و بجای ایشان طالبان نیکتائی پوش در ادارات دولتی جابجا شدند، دوباره دوستان فوق الذکر به فکر دادخواهی و عدالت افتادند.

در اینجا نمونه ی که در بالا ذکر کردم بیانگر این است که هیچ کس برای نجات جان سی و یک تن مردان بیگناه هزاره از چنگ پشتون ها کاری نکرده و نمیکنند، بلکه همه در فکر مقام و جیب خود میباشند، اگر هم سروصدا های را بلند میکنند بدون شک این صدا ها، صدا های نا مبارک است که از این واقعه ی تلخ و دردناک سوء استفاده سیاسی میکنند.

گرچند خواست همه این است که دولت پوشالی به وظیفه خود عمل کرده و این مردان بیگناه را از چنگال های کثیف و خون آشام مردان پشتون نجات دهند، ولی انتظار از حکومت که رئیس آن طالب نیکتایی پوش است و خود یکی از بزرگترین حامی این خون آشام ها بوده و قبل از رسیدن به ریاست حکومت افغان شخضاً به رهایی این آدم کُش ها از زندان اعتراف کرده، انتظار بجا نمی باشد، اینان به رسم اجداد و نیاکان شان خون ما مردم هزاره را همیشه ریخته و خواهند ریخت، پس عملیات نجات مبنی بر آزادی مردان هزاره از جانب حکومت که سران آن خود در قتل عام مردم هزاره دست دارند متصور نیست.

در چنین شرایطی باید به زبان اجداد مان با این قبیله ی خون آشام صحبت کرد. زبان اجداد ما مقاومت و نبرد افتخار آفرین ازرگان و سایر مناطق هزارستان بزرگ است که هیچگاه زیر بارِ ظلم نرفتند، جنگیدند و با افتخار شهید شدند. گرچند قبیله ی خونخوار شصت و دو فیصد از مردم ما را قتل عام کرده و اراضی شان را اشغال کردند، ولی افتخار آن مقاومت و ایستادگی را تا ابد نام هزاره یدک خواهد کشید.

پس لازم است تمام مردم ما مسلح شده  و یک لشکر سی و یک هزار نفری را بخاطر رهایی سی و یک تن از برادران مان از چنگال آدم کَش ها به جنگ اهریمن بفرستیم و خود دشمن قسم خورده ی خود را نابود نمائیم و از سرزمین، عزت و ناموس خود دفاع کنیم،  چون انتظار داشتن از تیکه داران  قومی، راه بجای نخواهد برد، چرا که همین تیکه داران باعث خلع سلاح مردم هزاره شدند. اگر امروز ما مسلح میبودیم دچار چنین وضعیت خفت بار نمی شدیم. به امید کشور مستقل هزارستان ( زنده و پاینده باد هزارستان )

 

 

In this article

Join the Conversation