تراژدی افشارداغ خون آ لود بر پیشانی تاریخ افغانستان

نویسنده: محمد عوض نبی زاده

قتل عام درافشارکابل مولود جنون عظمت طلبی و تعصبات، قومی ومذهبی را، درخونریزی وکشتاروحشتناک مردم بیگناه مردم هزاره ء شیعه مذهب ازخود نشان داد. حاکمان وقت درکابل برای جبران کمبودیهای ستراتیژی نظامی اش،خواست یکجا با متحدین نظامی خود با یک نیروی تهاجمی با حزب وحدت قاطعانه به تصفیۀ حساب پرداخته تا ازاو انتقام بکشد که درجریان جنگ درافشار، محلات مسکونی مردم محل،هدف آتشباریهــای اسلحۀ ثقیل ،توپچی،راکت وتانک قرارگرفت که انتقامجوییهـــای قومی ومذهبی منبع اصلــی عملیات تهاجمی برافشاربود،شهـــروندانیکه تعلق جنگی نداشتند، بجــرم هزاره وشیعــــه بودن بشکل فجیعـــانه کـشتــارگردیدوعملیات تهاجــمی انتقام جویانه برافشار،درروزهای ۲۱ و۲۲ دلوسال ۱۳۷۱ خورشیدی،به وحشیانه ترین شکل آن به نمایش گذاشته شدکه،شهـــروندان بیگناه کشوردریک جنگ تبهکارانه قــــربانی گردیدند.

بیش از،دوازده هزار انسان بیگناه به جرم هزاره بودن، کشته وپنج هزار نفرکه بیشترین آنها زنان بودند به اسارت و اکثریت اسراهم بعد ازمدتی به قتل میرسیدند و بیش از پنجهزار خانه مسکونی مردم محلی افشار موردچوروچپاول قرارگرفتند درجریان حمله درمنطقه افشارهیچ دیواری باقی نه ماند که مورد اثابت گلوله های راکت ودیگرسلاحهای سنگین قرار نگرفته باشد.

درجریان جنگ گردنۀ باغ بالاواشغال انستیتوت علوم اجتماعی ،اکادمی سارندوی وپولیتخنیک بدست اتحاداسلامی وشورای نظار ،افراد غریت وبیچارۀ ملکی مردم هـــزاره جوقه جوقه تیرباران واعدام وبه ناموس آنان تجــاوزمیگردید،تعدادی اززنان هــزاره ازطرف جنگجویان متجاوزبجاهای نامعلوم انتقال ودرمنطقۀ افشاروخوشحال خان برزنان ودختران درمقابل چشمان شوهـــر،پدروبرادرش تجــاوزصورت میگرفت،اموال ودارایی آنان به تاراج میرفت ،مرد وزن -اطفال و بچه های کوچک سربریده ومغزهــا پراگنده ودستها قطع میشد،زنان ومردان به اسارت گرفته شده به شیون میافتادند،ناله هــای آنهــا دلخـــراش وجانگدازبود،که دل هرانسان را که عـــاطفه داشت میسوزانید.

هـــزاران زن ومرد، دوشیزۀ گان جوان،هـــزاران جــوان نورسته وهـــزاران فــرزند دلبــند درخــانه وکاشــــانه شان دراثرانتقامگیری وحشیانه ،یا ازاثرآتشباریها ی سلاح ثقیلهء مهماجمین کشته ،یا اسیرگرفته شده ومورد تجـــاوز جنسی قـــرارمیگرفتند،مـــردان به اردوگــــاه هـــای کارشاقه واجباری شبیه به اردوگاهــای فاشیسم هــتلری به انتظارمرگ فرستاده میشدند. قرار معلوم ،روزانه بتعداد بیست نفررا جهت حفرزیرزمینیها ومواضع جنگی میبردند، که درآنجا کانتینرهــای زیادی پرازآدمها بودند، شبانه بعضی آدم ها ازکانتینرخارج و دوباره برنمی گشتند.وشماردیگری درحین حفرخندق وکاراجباری کشته شده،درآنجا زیرخاک میشدند.

گستردگی فجــایع انجام شده بوسیلۀ نیروهای متجاوزدرافشارکابل یک « ژنوساید » و تصفیه قومی پنداشته شده ، که ازسه استقامت درشبها وروزهـــای عملیــات بالای منطقهء افشارکه نفوس زیادی را درخود جا داده بود،وبراثرهجــوم لشکر انتقامجــو وچپاولگــر، هزاران انسان بیگناه قربانی وتعداد دوچند دیگر،زخمی ومعلول گردیدند هـــردردی برای آدمـــی کهــنـــه میشود،اما قتل پدو مادر،قتل همســـر،فــــرزندان وعـزیــزان به وسیلۀ هـــرکسی که انجـــام گیــردبزودی کــهنــه نمیشود.

کسانیکه ازگرداب کثیف قتل عــــام درافــشارجان به سلامت برده یا عزیزی را ازدست داده ویا به شکلی ازجنگ صدمــه دیده،معلول ومعیوب گردیده اند ،تا اکنون با اندوه جـــانگــــداز،مصیبت جنگ را تحمل کرده وشمارزیاد به امــــراض روحـــی و روانی مبتلا گردیده اند،همـــــه وارثین فاجعه افشار خـــواهــــان به محـــاکمه کشاندن متهمان بیک محکمهءعــــادلانه میباشند.

فاجعـــۀ افشارکه ظــرفیت حــیرت انگیزی قتل عــام ،ویرانگری ،چپاولگری ،تجاوزبه عفت ،سیطره جویی مذهبی وقوم کشیرا ازخود نشان داد،که برگــی ازآمـــوختنیهـــــای تاریخ نظام های استبدادی کشوراست که نباید دوباره تکرارگردد.تراژیدی افشاردرنوع خود یکی ازخونین ترین حادثه درتاریخ مبارزات حق طلبانه وداد خواهانه ای مردم هزاره به شمارمیرود که ،این حادثه از نظر زمانی در دههء پایانی قرن بیستم رقم خورد که شعار آزادی و دموکراسی و حقوق بشرهمه جا ی دنیارا فرا گرفته بود،از نظر مکانی درقلب کشورو درمعرض دید همه جهانیان اتفاق افتاد و افراد یکه این جنایت را رقم زدند این حکومت بنام دولت اسلامی در کابل قلمداد میشد. درتراژیدی افشار، انسان های بیگناه، برای موجودیت شان بمثابه یک قوم ونسل کشی یک قوم به راه اندخته شده است چون نیت جنایت کاران ؛ نابودی یک نسل بشری به نام جامعه هزاره درافغانستان بوده است.

جنایت خونین افشار،یادآورتداوم مظلومیت تاریخی مردم هزاره وتکرارجنایت ازسوی دشمنان این مردم و انتقامجویی وقدرت طلبیهـــای نامشروع، حکومت تک قومی بوده است،درایامیکه چهره های خیانت این فاجعه عظیم ودردناکرا آفریدندو اندیشهء انحصاروبرتری طلبی، ماهیت قدرت طلبی چهره مخوف ووحشتناک خویشرا تاسرحد جنون سرکشیدن خون انسان هزاره به نمایش گذاشت که بحیث سند جنایت دربرابرچشم آفرینندگان آن،وسند مظلومیت مردم هزاره ودرپیش چشم مدعیان حقوق بشرتا هنوزباقی ماند.

این جنایت خونین عبدالرب رسول سیاف ، احمد شاه مسعود، شیخ محسنی، سید حسین انوری، بخاطرتفرقه افگنی زیر نام قوم ومذهب مانندنسل کشیهای زمان عبدالرحمان خان مستبد و پاکسازی قومی بهسودتوسط طالب-کوچی نمادرسالهای اخیر بی رابطه نیست زیرا قربانی هرسه قضیه بازهم مردم هزارهءافغانستان و اجرا کننده گان این جنایات حکومتهای تک قومی در کابل بوده است.

In this article

Join the Conversation

2 comments

  1. محمد ظاهر پاسخ

    ملیت هزاره ها با دریغا وافسوس که بعداز سپری شدن یک فاجعه وگذشت چند زمان ،همه فراموش میگردد.زیرا ملیت هزاره مردم عقده مند،انسان ستیز،خود محور،چپاولگر وجنایت پیشه نیستند واز همچو سرشتهای زشت نفرت دارد.اما نباید فراموش گردد که چننین خصلت های انسانی واحساس بشر دوستی هرگز نتوانستند از برخورد وتکرار جنایات جلو گیری کند.ما ، جنایات در افشار در برابر مردم عام وبیگناهی ملکی روزهای ۲۱/۲۲ دلو توسط جانیان وخود فروشان بیگانه ها با رهبری نظام حاکم وقت وهم کیشان شان سخت محکوم نموده وعاملین جنایات را مطابق اعلامیهءحقوق بشر مجازات گردد

  2. Khrosan, hazara پاسخ

    Ma hech waqt nakhahim faramosh kard in jinayat ghairi insani wa na mosalmanira ki dar haaq baradarani ma wa khaharai ma mardoom aziz hazara anjam grefta shoda. hech waaqt hech waaqt,,, ma kheli nafrat darim az kasani ki in jinayat ra anjam dada ast.